حقیقت بداء

 

حقیقت بداء

    نسبت دادن بداء به خداوند در دنیای اسلام، از مسائل چالشی تاریخ علم کلام… بوده است به گونه‌ای که گروهی اعتقاد به بداء را، به واسطه جهل خداوند نسبت داده‌اند و بدین سبب شیعه که قائل به بداء است را به کفر متهم نموده‌اند. عده‌ای اعتقاد به بداء در اسلام را، به فرقه کیسانیه نسبت داده‌اند. چراکه فرقه کیسانیه[۱] بداء را استناد به بیان مختار درباره پیروزی او بر عبدالله بن زبیر می‌دهند به گونه‌ای که می‌گویند مختار بر اساس آیه شریفه «خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات می‏ کند»[۲] این بیان را داشته است. اما پس از شکست در جنگ، آنها قائل به بداء و تغییر نظر الهی شده‌اند.[۳] لکن افرادی همچو سلیمان بن جریر زیدی، ـ که از ائمه جدا گشت و به مخالفت با آنان پرداخت ـ بداء را از ابتکارات ائمه شیعیان می‌داند. او می‌گوید؛ امامان رافضی‌ها دو چیز برای شیعیان وضع کردند: یکی اعتقاد به بداء که اگر به آنان گفتند که قدرت و شوکت به دست شما خواهد بود و چنین نشد، می‌گویند که برای خدا در این مورد بداء حاصل شده است، و امر دیگری که ائمه‌ی شیعه وضع کردند، اعتقاد به تقیه است.[۴] در حالی که این ادعا را ـ با وجود آیات قرآن کریم که در موضوع بداء آمده است ـ‌ و نیز روایاتی که از پیامبر اکرم(ص) در کتب عامه «جوامع روایی و یا صحاح سته» نظیر صحیح بخاری[۵] و… را نمی‌توان چنین ثابت کند.

    حقیت بداء آن است که این اصل مسلم و قطعی است که جهان آفرینش در حدوث و بقاء تحت اختیار علم و قدرت مطلق و بی پایان خداوند است و اراده و خواست الهی از ازل و تا به ابد در تمام جهان نافذ است.

    خداوند «فعال ما یشاء» و مختار مطلق و فرمانروای همه بودها و نبودها و همه نظام‌ها و نسبت‌ها و همه مراتب و درجات جهان هستی و مسلط بر همه قضاها و قدرها، اعم از حتمی و غیر حتمی است. در قرآن شریف به صراحت آمده است که «هر زمان، او در کارى است‏.»[۶] و یا در جای دیگر آمده است؛ «در آفرینش، هر چه بخواهد می افزاید.»[۷] و نیز «بلکه هر دو دست او گشاده است‏.»[۸] اگر قرار بود خداوند فقط اجرا کننده علم و معلومات خود باشد در واقع دیگر فاعل مختار نبود، بلکه العیاذ بالله فاعل مضطر و فاعل مجبور بود.

    یک معنای «فعال ما یشاء و فعال ما یرید» این است که خداوند اراده‌های تازه و نو به نو و مستمر داشته باشد. اگر چنین نباشد توبه و انابه و از آنها با اهمیت‌تر «دعا» معنا و سرانجامی نداشت. گنه کاری که به خاطر گناهانش دوزخی است و خداوند هم او را جهنمی معرفی می کند اما وقتی توبه و انابه می‌کند و خداوند اگر توبه او را بپذیرد سرنوشت قبلی او را «محو» و سرنوشت جدید او را «اثبات» نموده است. دعاهای مستجاب هم همین است که خداوند از روی اختیار حکم قبلی را که در حرمان و یا ابتلا شخص است را تغییر می‌دهد.

    آنانی که مفهوم دقیق و عمیق بداء را نزد شیعه در نیافته‌اند، حق ندارند که جهل خود را، موجب تشنیع بر عقائد امامیه قرار دهند. برای فهم درست معنای حقیقی بداء باید به مقدماتی توجه کرد که از آن جمله است:

    ۱ـ خداوند در همه لحظه‌ها در کار جهان مؤثر بوده و در هر لحظه در کار آفرینش و خلق جدید است. چنان که خداوند می‌فرماید: «هر زمان، او در کارى است‏.»[۹] و «آگاه باش که [عالم‏] خلق و امر از آن اوست‏.»[۱۰]

    ۲ـ مشیت و خواست و اراده الهی بر تمام هستی حاکم است.

    ۳ـ خداوند عالم به جمیع اشیاء و محیط بر همه آنها است و علم خداوند نامتناهی است همان گونه که ذات حضرت حق لایتنهی است.

    ۴ـ انسان مختار است نه مجبور و آزاد است نه برده، پس می‌تواند سرنوشت و تقدیر خود را با انجام کارهای شایسته و ناشایست تغییر دهد. خداوند در این باره می‌فرماید: «خداوند وضعیت هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود قوم حال شان را تغییر دهند»[۱۱]

    ۵ـ متعلق بداء باید از اموری باشد که قابل تغییر و تبدیل باشد. بنابراین بداء در کتاب محو و اثبات و قضای غیر حتمی صورت می‌گیرد و آنچه در لوح محفوظ و قضای حتمی ثبت شده، قابل تغییر نیست.

    با این مقدمات معنای حقیقی بداء روشن می‌گردد و این که شیعه تنها با این مقدمات است که بداء را می‌پذیرد و به آن معتقد است. پس در حقیقت بداء به معنای مبسوط الید بودن خداوند در کار آفرینش و تدبیر عالم و هم چنین فعال ما یشاء بودن خداوند در سرتاسر هستی است. این حقیقتی است که دانشمندان امامیه به آن باور دارند. و سؤال اساسی در اینجا از کسانی است که بداء را نمی‌پذیرند، چه توجیهی نسبت به آیات ذبح اسماعیل(ع)، میقات موسای کلیم(ع)… خواهند داشت؟! و چه توجیهی نسبت به تغییر سرنوشت انسان‌ها با عطاء صدقه و ترک صله رحم… خواهند داشت؟!

    بیان دیگری می‌توان در باب مسأله بداء داشت و آن این که؛ معنایی حقیقی بداء این است که انسانی می‌تواند سرنوشت خود را عوض کند. اگر سرنوشت قبلی انسان سرنوشت صالحی بوده، با اعمال زشت و قبیح، آن را دگرگون می‌سازد و اگر سرنوشت پیشین انسان بد بوده، با اعمال صالح می‌تواند آن را تغییر دهد. معنای بداء این است که به بشر نوید می‌دهد که خیال نکنید که شما یک سرنوشت ثابتی دارید. هر کسی می‌تواند سرنوشت قبلی خود را تغییر دهد.

    در حقیقت اعتقاد به بداء در رد قول کسانی است که می‌گویند بشر تنها یک سرنوشت دارد و نمی‌تواند آن را تغییر دهد. که همان قول به جبر است که «مجبره» جبریون قائل به آن هستند. در حالی که خداوند می­ فرماید: «خداوند وضعیت هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود قوم حال­ شان را تغییر دهند»[۱۲]

    دو نوع بداء وجود دارد: ۱ـ بداء اثباتی ۲ـ بداء ثبوتی

    «بداء اثباتی» یا «بداء در مقام اثبات»، بدائی است که گاه، انبیاء و اولیاء از امری خبری می‌دهند اما در خارج تحقق نمی‌پذیرد. لذا می‌گویند: «بداء لله». «بداء لله» یعنی «بداء من الله» بداء از جانب خداوند حاصل شده است. نه برای خدا بلکه از جانب خداوند. پس در واقع معنای «بداء لله» این شد که این انبیاء و اولیاء از مقتضیات آگاه بودند و مطابق آن خبر هم داده‌اند اما از موانع این مقتضی اطلاعی نداشتند. خبری که انبیاء داده‌اند خبر صادقانه‌ای بوده است اما مانعی پدید آمده و جلوی مقتضی را گرفت و نگذاشت که تحقق خارجی پیدا کند فلذا در خارج واقع نگردید. نظیر خبر حضرت یونس(ع) درباره قوم خود، و خبر حضرت عیسی(ع) درباره عروس و داماد… .

    «بداء ثبوتی» یا «بداء در مقام ثبوت» آن است که وجود مانع، موجب عدم تحقق اقتضای امری شده است که انبیاء الهی، از آن خبر داده‌اند. در قصه حضرت یونس(ع) آنچه که اتفاق افتاد مقدمات خبر حضرت یونس(ع) بود. مردم آثار عذاب را دیدند. عذاب در حال به وقوع پیوستن بود اما با تدبیر عالمی، مردم از شهر خارج شدند و توبه کردند. توبه قوم یونس(ع) مانع تحقق عذاب شد. یعنی عمل صالح یک قوم سرنوشت آن قوم را دگرگون ساخت و اثر مقتضی «عذاب» را خنثی کرد.

    نتیجه آن که؛ گزارش و خبر انبیاء و اولیاء که به خاطر وجود مانع رخ نمی‌دهد را «بداء اثباتی»، و تغییر سرنوشت در خارج و واقع که به خاطر وجود مانع باشد را، «بداء ثبوتی» می‌گویند.

    با توجه به مطالبی که بیان شد و دقت در روایات، این مطلب به خوبی روشن می‌شود که بداء در روایات اهل بیت(ع) و کلمات بزرگان امامیه به معنای حقیقی آن نیست. و اطلاق آن بر خدای متعال مجازی است. این واقعیت با دو دلیل آشکارتر می‌گردد.

    ۱ـ روایاتی که صراحتاً معنای حقیقی بداء را از خدا نفی می‌کند و با توجه به نظارتی که به روایات بداء دارد آنها را تفسیر می‌کند، که برای نمونه چند مورد از این روایات را می‌آوریم:

    الف ـ امام صادق(ع) می‌فرماید: بداء نسبت به خدا ناشی از ندانستن نیست.[۱۳]

    ب ـ در روایتی دیگر امام صادق(ع) فرموده‌اند: خداوند در هیچ زمینه‌ای بداء انجام نداد مگر آن که قبل از این بداء و آشکار سازی، آن مطلب در علم خداوند موجود بوده است.[۱۴]

    ج ـ در روایت دیگری آن حضرت در جواب منصور بن حازم که سؤال می‌کند، آیا ممکن است امروز چیزی باشد که دیروز در علم خدا نبوده است؟ می‌فرماید: نه! کسی که چنین گوید خدا رسوایش کند.[۱۵]

    د ـ هم چنین آن حضرت در روایت دیگری می‌فرماید: کسی که گمان می‌کند خدا امروز در چیزی برایش بداء حاصل شده است که دیروز آن را نمی‌دانسته است از او برائت بجویید.[۱۶]

    ط ـ و روایت دیگر این که؛ «آن کس که خدا را با بداء نشناسد او را درست نشناخته است.»[۱۷]

    ظ ـ و بالاخره امام صادق(ع) می فرماید: «خداوند هیچ پیامبرى را نفرستاد مگر این که این سه پیمان را از آنها گرفت: اقرار به بندگى پروردگار، و نفى هر گونه شرک، و این که خداوند هر چه را بخواهد مقدم می دارد و هر چه را بخواهد تأخیر می اندازد.» [۱۸]

    در حقیقت اولین پیمان، مربوط به اطاعت و تسلیم در برابر خدا است و دومین پیمان مربوط به مبارزه با شرک، و سومین پیمان مربوط به مساله بداء است، که نتیجه‏ اش آن است که سرنوشت انسان به دست خود او است که با تغییر دادن شرائط می تواند خود را مشمول لطف یا عذاب خداوند قرار دهد.

    م ـ و بالاخره آن که امام صادق(ع) فرمودند: «هر کس بگوید برای خدای عزوجل در چیزى، رأی تازه و جدیدی پیدا می شود که پیش تر آن را نمی دانسته، از او بیزاری بجویید.»[۱۹]

    ۲ـ حقیقت بدا، جز این نیست که انسان با اعمال نیک و بد خود، سرنوشت خود را دگرگون سازد، هم چنان که قوم یونس به وسیله توبه و انابه سرنوشت بد خود را، که نزول عذاب الهى بود، دگرگون ساختند و عذاب را از خود دفع کردند، چنان که قرآن کریم می‌فرماید:

    «چرا هیچ یک از شهرها و آبادی‌ها ایمان نیاوردند که مفید به حال­ شان باشد مگر قوم یونس، آن گاه که ایمان آوردند عذاب رسوا کننده را از زندگى آنان بر طرف کردیم و تا مدت معینى آنها را بهره‌مند ساختیم.»[۲۰]

    مضمون آیه، همان محتواى «بداء» است، یعنى چیزى که همه مسلمانان در آن اتفاق دارند و می‌گویند فرد و جامعه می‌توانند با اعمال پاک و نیک و یا آلوده و زشت خود، سرنوشت موجود و حاکم بر خود را دگرگون سازند.

    محتواى «بداء» مورد پذیرش همگان است و آیات قرآنى بر صحت آن گواهى می‌دهند، و هیچ تفاوتی بین نظر شیعه و نظر قرآن کریم وجود ندارد ، چه آیه‌ای صریح‌تر از این که می‌گوید:

    «هر گاه مردم شهرها ایمان آورده، تقوا پیشه می‌کردند، قطعاً برکاتى از آسمان و زمین براى ایشان می‌گشودیم، ولى تکذیب کردند پس به کیفر اعمال­ شان مجازات­ شان کردیم‏.»[۲۱][۲۲]

 

ادامه مطلب در کتاب «نسخ در قرآن از منظر فریقین» تألیف دکتر دریاکناری

 

[۱]ـ برخی فرقه کیسانیه را به مختار بن ابی عبیده ثقفی منتسب می­ نمایند.

[۲]ـ «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتاب‏»، سوره رعد: ۱۳، آیه ۳۹.

[۳]ـ شهرستانی، «الملل‌ و النحل»‌، ج ۱، صص۱۴۷ الی ۱۴۹، اسفراینی، «التبصیر فی‌ الدین»‌، ج ۱، ص۳۷، امین، «فجر الاسلام»، ج ۱، ص۳۵۴، موسوی، «دائره المعارف بزرگ اسلامی»، ج ۱۱، ص ۵۰۴.

[۴]ـ «محصل افکار المتقدمین و المتأخرین»، ص ۳۶۵، شرح اصول الکافی، به نقل از رازی در پایان کتاب المحصل، ص۱۸۲، «دائره المعارف بزرگ اسلامی»، موسوی، ج ۱۱، ص ۵۰۴.

[۵]ـ بخاری، «صحیح البخاری»، حدیث ۳۴۶۴.

[۶]ـ «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْن»، سوره الرحمن: ۵۵، آیه ۲۹.

[۷]ـ «یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ ما یَشاءُ»، سوره فاطر: ۳۵، آیه ۱.

[۸]ـ «بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ»، سوره مائده: ۵، آیه ۶۴.

[۹]ـ «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْن»، سوره الرحمن: ۵۵، آیه ۲۹.

[۱۰]ـ «ألا لَهُ الْخَلْقُ وَ الامْرُ»، سوره اعراف: ۷، آیه ۵۴.

[۱۱]ـ «ِانَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»، سوره رعد: ۱۳، آیه ۱۱.

[۱۲]ـ همان مدرک.

[۱۳]ـ «ان الله لم یبدله من جهل»، «اصول کافی»، کلینی، ج ۱، ص ۱۴۸.

[۱۴]ـ «ما بدا لله فی شیء إلا کان فی علمه قبل أن یبدو له»، همان مدرک.

[۱۵]ـ «هل یکون الیوم شیء لم یکن فی علم الله؟ لا! من قال هذا، فأخزأه الله.»، همان مدرک، ج ۱، ص ۱۱۵، ح ۱۱.

[۱۶]ـ «من زعم ان الله تعالی بداء له فی شیء الیوم لم یعلمه أمس فأبرؤا منه»، شیخ صدوق، «کمال الدین و تمام النعمه»، ص ۷.

[۱۷]ـ «ما عرف اللَّه حق معرفته من لم یعرفه بالبداء»، تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج‏ ۱۰، ص ۲۴۵ و ۲۴۶.

[۱۸]ـ «مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً حَتَّی یَأْخُذَ عَلَیْهِ ثَلاثَ خِصَالٍ: الاقْرَارَ لَهُ بِالْعُبُودِیَّهِ وَ خَلْعَ الانْدَادِ وَ أَنَّ اللَّهَ یُقَدِّمُ مَا یَشَاءُ وَ یُؤَخِّرُ مَا یَشَاءُ»، کلینی، «اصول کافی»، ج ۱، ص ۱۴۷، ح ۳، مکارم شیرازی، «تفسیر نمونه»، ج‏۱۰، ص ۲۴۹، مکارم شیرازی، «الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل»، ج ۷، ص ۴۳۸، خوئی، «البیان فی تفسیر القرآن»، ص ۳۹۲، قمی، «کنزالدقائق»، ج ۶، ص ۴۷۳، عروسی، «نورالثقلین»، ج ۲، ص ۵۱۶، عیاشى، «کتاب التفسیر»، ج ۲، ص ۲۱۵.

[۱۹]ـ «مَنْ زَعَمَ أنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَبْدُو لَهُ فی شَی ءٍ لَمْ یَعْلَمْهُ أمس فَابْرَؤا مِنْه»، مجلسی، «بحار الانوار»، ج ۴، ص ۱۱۱.

[۲۰]ـ «فَلَوْلا کانَتْ قَرْیَهٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إیمانُها إِلاَّ قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُوا کَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ مَتَّعْناهُمْ إِلى‏ حین‏»، سوره یونس: ۱۰، آیه ۹۸.

[۲۱]ـ «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الارْضِ وَلکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون‏»، سوره اعراف: ۷، آیه ۹۶.

[۲۲]ـ صدر حاج سید جوادی، «دائره المعارف تشیع»، ج ۳، ص ۱۲۸ الی ۱۳۵، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، «دائره المعارف قرآن کریم»، ج ۵، ص ۳۷۴ الی ۳۷۸، موسوی، «دائره المعارف بزرگ اسلامی»، ج ۱۱، ص ۵۰۳ الی ۵۰۶، حداد عادل، «دانشنامه جهان اسلام»، ج ۲، ص ۴۵۱ الی ۴۵۶.

درباره مدیر

* در آذر ماه سال 1353 در شهر تهران به دنیا آمدم. داراي مداركي چون؛ فوق ديپلم: نجوم. ليسانس: تاريخ اسلام و نيز ليسانس فلسفه اسلامي فوق لیسانس: مذاهب اسلامی و دكترا: الهيات. * استاد رسمي حوزه علميه و دانشگاه در تهران هستم. * در ده‌ها موضوع به ارائه گفتمان پیرامون مباحث نقد فرق تصوف، شیطان پرستی مدرن، وهابیت و راجنشیسم«اوشو»، اكنكار، سايبابا، مهربابا، قانون جذب... در دانشگاه‌ها و مجامع علمی در سطح كشور می‌پردازم. * تاكنون بيش از 32 جلد تأليف در زمينه علوم مختلف نظیر؛ فلسفه اسلامی، تاریخ اسلامی، نجوم اسلامی، تفسیر، معارف اسلامی، کلام اسلامی، مذاهب اسلامی، مباحث اجتماعی، مباحث خانواده و تعلیم و تربیت، هیدرولوژی، ژئومورفولوژی... به زبانه‌ای فارسي و عربي داشته‌ام. * هم چنين 35 مقاله به رشته تحرير در آورده‌ام، که برخی از آنها به چاپ رسیده است. * به مدت 14 سال مشغول فعالیت‌های هنري در بخش، تهیه کنندگی و کارگردانی می‌باشم، كه مستنداتِ تدوين شده در شبکه‌های مختلف سراسري و استاني پخش گرديده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: