صفحه اصلی / مهدويت / مدعيان دروغين / مهدویت و مدعیان دروغین

مهدویت و مدعیان دروغین

    مهدویت و مدعیان دروغین

 

فریب جلوه سالوسیان مخور، کاین قوم            امیدشان به خدا نه، به سیم و زر بسته است

    اندیشه مهدویت، یکی از ناب‌ترین و شاخص‌ترین اندیشه‌های اسلامی به ویژه شیعه اثنی عشری است. در نگاهی گذرا به ادیان و اقوام مختلف در جهان، مشاهده می‌گردد که همه ادیان (خواه ادیان الهی نظیر یهودیت، مسیحیت و اسلام؛ خواه ادیان بشری نظیر بودیسم، شنیسم، آیین تانتره…) قائل به منجی هستند. یکی از کلید واژگان مورد توجه همه ادیان، دیدگاهی است که کیفیت سرنوشت انسان و پایان روزگار را تحت عنوان «منجی» یادآور می‌شود. هم چنین اقوام انسانی در جای جای کره خاکی اعتقاد به نجات بخشی شخصی دارند که از نژاد خودشان است و در روزگار پایانی خواهد آمد و اوضاع زمین را از وضع موجود که وضعیتی نابسامان است به وضع مطلوب دلپسند تبدیل خواهد کرد. عدالت، آزادی، برابری و مساوات… را در زمین جاری و ساری خواهد کرد.

    اگرچه نام «منجی» در ادیان و اقوام مختلف، گوناگون ذکر شده است اما همگی آنها در نجات بخشی نوع بشر و به فلاح رساندن انسان توسط او، اتفاق نظر دارند. نام منجی در ادیان و اقوام مختلف از این قرار است:

    اسلام؛ مهدی(عج)

    مسیحیت؛ مسیح

    یهودیت؛ ماشیح یا عزیر یا منحاس بن عازر بن هارون

    زرتشتیت؛ سوشیانس یا بهرام شاه

    آیین هندو؛ کالکی

    بودیسم؛ میتریه

    برهمائیان؛ ویشنو

    مجوس؛ اوشیدر

    یونانیان؛ کالویبرگ

    اسکاندیناوی ها؛ اودین

    اقوام جزایر انگلستان؛ ارتور

    اقوام اروپای مرکزی؛ بوخص

    اقوام آمریکای مرکزی؛ کوتزلکوتل

    چینی ها؛ کرشنا

    سلت ها؛ بوریان بور ویهیم

    صرب ها؛ مارکو کرالیویچ

    با مطالعه روح و روان آدمی می‌تواند دریافت که اعتقاد به منجی در انسان بما انسان، یک اعتقاد فطری است. اعتقادی که در نهان انسان به ودیعه نهاده شده است تا در مشکلات زندگی خود به بن بست نخورد و امید به آینده‌ای داشته باشد که وضع جهان به شکل غیر ایده آل باقی نمی‌ماند و روزی این وضعیت بهبود می‌یابد.

    در میان اعتقاد به منجی در ادیان و اقوام مختلف جهان، اعتقاد مسلمین به منجی که تحت عنوان «مهدی» از آن یاد می‌شود خیلی بارزتر، شکوفاتر و بالنده‌تر است. این هم به خاطر سلامت در اسناد و مدارک اسلامی است که جریان اصل مهدویت قطعی و متواتر است و هم به خاطر قرب و نزدیکی ظهور اسلام به زمان ماست. طراوت مهدویت، نسبت به منجی مسیحیان تقریباً ۷۰۰ سال نزدیک‌تر و مستندتر… است.

    این ویژگی در شیعه اثنی عشری نسبت به فرق و مذاهب اسلامی دیگر از طراوت و شادابی و بالندگی خاصی برخوردار است. چراکه شیعیان اثنی عشری اعتقاد به مهدی شخصی دارند و دیگر مذاهب اسلامی قائل به مهدی نوعی هستند.

    «مهدی نوعی» به این معناست که مسلمین (اهل سنت) بر این باورند که در آخرالزمان فردی به نام مهدی ظهور خواهد کرد و زمین را که از ظلم و جور آکنده شده است پر از عدل و داد می‌نماید. این مهدی در حال حاضر به دنیا نیامده است و بر کسی معلوم نیست که از کدام طایفه و نژاد و خاندان است!

    «مهدی شخصی» به این معناست که شیعیان اثنی عشری بر این باورند که در آخرالزمان شخصی به نام مهدی ظهور خواهد کرد و زمین را که از ظلم و جور آکنده شده است پر از عدل و داد می‌نماید. اما این مهدی در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری به دنیا آمده و در حال حاضر زنده است و سلاله پاک اهل بیت رسول خداست. او نهمین فرزند حسین بن علی(ع) است و فرزند امام حسن عسکری(ع) است. همو دوازدهمین امام شیعیان است. مهدی نزد شیعیان، امامی است که زنده است (تنها در پس پرده غیبت است) هفته‌ای دو بار پرونده اعمال شیعیان نزد امام­شان عرضه می‌شود و او بر احوال پیروان خود حاضر و ناظر است.

    مسلماً ارتباط برقرار کردن با شخص زنده بسیار راحت‌تر، منطقی‌تر و باور پذیرتر است نسبت به شخصی که هنوز به دنیا نیامده و مشخصات خاندانی او را کسی نشناسند. به همین دلیل است که شیعیان با آن که در طول تاریخ اسلام، در سینه کش تطورات جهان اسلام که همواره حاکمان اسلامی بر شیعیان سخت گرفته‌اند؛ ناامید، سرخورده و افسرده نگشته‌اند.

    از این رهگذر آسیبی هم در طول تاریخ بر پیکره مهدویت وارد آمده است. این آسیب از جهات مختلف و زمان‌های گوناگون بر مبحث مهدویت عارض شده است؛ این آسیب هم از سوی حاکمان و هم از سوی عامه مردم؛ هم قبل تولد و غیبت مهدی(عج) و هم بعد از غیبت آن حضرت، که هم اکنون هم ادامه دارد.

    قبل از تولد و غیبت مهدی(عج) ناووسیه، خرمیه و جارودیه… هر یک مدعی گونه‌ای قائل به مهدویت شدند. ناووسیه امام صادق(ع)، خرمیه ابومسلم خراسانی و جارودیه نفس زکیه را مهدی معرفی کرده و قائل به قیام او هستند!

    بعد از غیبت امام مهدی(عج) افراد فراوانی تاکنون ادعای ارتباط، بابیت و حتی مهدی بودن کرده‌اند. که در تاریخ تحت عنوان متمهدیان از آنان یاد می‌شود. برخی از متمهدیانی که از حمایت‌های حکومتی و دست‌های پنهان خارج از اسلام برخوردار بودند توانستند فرقه‌ای تأسیس کنند نظیر علی محمد باب شیرازی که فرقه «بابیت» را به وجود آورد. ولی غالب این افراد از این حمایت خاص و ویژه که برخوردار نبوده‌اند ادعای­شان در حد ادعا و یارگیری اندک، و ثبت در تاریخ باقی مانده است.

    در مباحث نقضی در غیبت کبری، می‌توان گفت که وجود متمهدیان یکی از ادله وجود مهدی(عج) و اصالت بحث مهدویت است. چراکه اگر این موضوع اصالت نداشت هرگز تقلبی آن هم به وجود نمی‌آمد. همواره نسخه بدل و تقلبی از روی اصل صادر می‌شود تا به جای نسخه اصلی عرضه گردد. مثلاً در مسکوکات و چاپ اسکناس‌ها، تاکنون اسکناس ۶۰۰۰ تومانی و یا اسکناس ۸۰۰۰ تومانی تقلبی نیامده است زیرا اسکناس ۶۰۰۰ و یا ۸۰۰۰ اصلی وجود ندارد اما اسکناس تقلبی ۵۰۰۰ تومانی و یا ۱۰۰۰۰ تومانی تولید شده است زیرا اصل آن دو، در بازار هست و متقلبان برای عرضه اسکناس تقلبی از بدل آن اسکناس‌ها استفاده می‌کنند.

    این جهت همین که کسی خود را به جای مهدی اصلی می‌خواهد جا بزند و به مردم معرفی کند نشانگر آن است که یک اصلی وجود دارد که مردم به فکر بدل و تقلبی آن افتاده‌اند.

    در سال‌های اخیر مدعیان دروغین و متمهدیان شدیداً فراوان شده‌اند به گونه‌ای که اگر امام زمان(ع) در زمان حضور بودند شاید این همه مردم که الان ادعای دیدار و ملاقات و ارتباط می‌کنند در آن زمان به خاطر کمی وقت و تعدد مشغله‌های آن حضرت، این همه مدعی ارتباط و ملاقات را نمی‌کردند!

    شب‌های چهارشنبه، فراوان افرادی در جمکران مدعی ارتباط هستند! کاروان زیارتی از شمال کشور با مینی بوس به جمکران می‌آیند همگی این زائران ادعای رؤیت حضرت را می‌کنند مگر یک زن و راننده مینی بوس. در خراسان جنوبی خانمی روزهای جمعه مسیری از حیاط منزلش را جارو می‌زند و منتظر ورود آن حضرت می‌ماند و وقتی که می‌گوید آن حضرت را دیده و پیغامش را می‌رساند؛ پیروانش هم به گفته‌های او ایمان دارند و یقین می‌کنند! در جلسات خصوصی خانم‌هایی سجاده در جلو پهن می‌کنند و به امامت امام زمان(عج) نماز جماعت می‌خوانند و بعد از نماز به گرد او می‌گردند! بیش از ۱۸۰ مدعی دروغین ادعای ارتباط و ملاقات با حضرت را در چند ساله اخیر داشتند! هم اکنون بیش از ۱۴ مرد ادعا کرده‌اند که ۱۴ معصوم هستند یعنی مردی ادعا کرده که فاطمه زهرا(س) است وقتی از او پرسیده می‌شود که چرا هیکل مردی داری؟ جواب می‌دهد چون در آخرالزمان به زن‌ها جسارت می‌شود با هیکل و هیبت مردی ظاهر شده است! شخصی در حواشی شهر اهواز «عبدالرضا غرابات معروف به صائد» در چند سال گذشته مدعی شد که باب امام زمان(عج) است بعد ادعا کرد که خود امام زمان(عج) است و بعد از آن مدعی نبوت شد و بعد از آن اعاد کرد الله است و آخرین ادعای این بود که خالق الله است! مردم را به دور خود جمع کرد به گونه‌ای که او را می‌پرستیدند![۱]

    این همه غیر از مدعیان دروغین در بخش نبوت… است. پیامبرانی دروغینی که در فیلم مستند «شعبده شیطان» بخشی از آنها به نمایش در آمده است. کسی که ادعای پیغمبری آخرالزمانی را می‌کند و مدعی است که پدر و مادر آدم و حوا هم هست. پیغمبری که در تهران در سال ۱۳۸۹ ظهور کرد به نام «لونگ مین دنگ». ورودی به دینش ۴۰۰ هزار تومان بود و بعد از ارائه دوره در الموت قزوین، برای فارق التحصیلان دوره، امام نامه می‌داد. او می‌دانست که شیعیان قائل به امام هستند و برای آن که بومی سازی نماید امامانی را برای دین خود انتخاب کرده بود! [۲] ساخت کعبه، منی و مشعر در پشت کوه‌های شهرستان کرج از همین نمونه است. ادعاهای شخصی به نام سید محمدکاظم بروجردی پیرامون ارتباط با امام زمان(عج) و یارگیری که انجام داد و منجر به مقابله با نظام شد که مدت‌ها خوراک تبلیغاتی علیه نظام توسط شبکه‌های بیگانه بود!  [۳]


    انگیزه‌های مدعیان دروغین:

 

    انگیزه‌های مدعیان دروغین در بخش مهدویت را به دو قسم از نظر زمانی و به دو قسم دیگر از نظر فردی ـ اجتماعی تقسیم کرد:

    ۱ـ انگیزه‌های مدعیان دروغین در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی

     الف) ظلم‌های بی شمار حکومت‌های جور در گذشته تاریخ

    مردمى که تحت فشار حکومتى ظالم بوده‏اند، به مجرّد نغمه‏اى با عنوان مهدویت، با آن هم‏ساز شده و بدون تحقیق، شتابان مى‏پذیرفتند. در این صورت، مدعى مهدویت، با استفاده ابزارى از نیاز مردم، پى اهداف دنیوى خود حرکت مى‏کند.

    ب) حمایت حکومت‌ها از متمهدیان مهدویت

    حکومت‌ها مدعى مى‏شدند که او مهدى است؛ آن وقت مهدى دروغین را مى‏کشتند و اعلام مى‏کردند که مهدى از بین رفته و رفع نگرانى شده و دیگر خطرى حکومت را تهدید نمى‏کند. [۴]

    ۲ـ انگیزه‌های مدعیان دروغین پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به حمایت غرب از آنها

    یکی از برنامه‌های غرب پیرامون انقلاب اسلامی در دهه چهارم انقلاب آن است که؛ غرب شدیداً از مدعیان دروغین حمایت می‌نماید. وقتی در مورد انگیزه این حمایت کنکاش می‌شود به دو نکته اصلی برخوریم:

    الف ـ تخریب باورهای شیعی و تضعیف اعتقادات آنان

    ب ـ مواجهه انکاری در اولین مواجه شیعیان با مهدی موعود(عج)

    ج ـ ادعای تحقق یافتن برخی از نشانه‌های ظهور و تطبیق آن با برخی حوادث دنیا

    غرب یا حمایت از مدعیان دروغین مهدویت در صدد تخریب باورهای شیعی است. شیعیان که بر این عقیده‌اند که یک مهدی(عج) ظهور خواهد کرد با دیدن و یا شنیدن متمهدیان، باورشان تحلیل رفته و کم کم کمرنگ می‌شود. نسل جوان و نوجوان شیعه دیگر آن باور راسخی که شیعیان به مهدی داشتند دیگر نخواهند داشت.

    از طرف دیگر، غرب به دنبال این موضوع است که اگر اعتقاد شیعیان نسبت به مهدی حقیقت داشته باشد. که او روزی ظهور خواهد کرد و جهان را به آن کیفیتی که در اسلام است پر از عدل و داد می‌نماید. در کنار خانه خدا دست به پرده کعبه گرفته و فریاد «انا بقیه الله» را سر می‌دهد؛ با معرفی مهدیان تصنعی سبب می‌شویم تا اولین برخوردی که شیعیان با امام زمان اصلی و حقیقی خود داشته باشند یک برخورد «انکاری» باشد. اولین مواجهه شیعیان با امام خود با شک و تردید باشد. شیعیان العیاذ بالله به امام زمان خود بگویند که تو هم دروغ می‌گویی چون در شهر و دیار و کشور ما ده‌ها امام زمان تاکنون ظهور یافته‌اند که همگی کاذب بوده‌اند. هنوز بر ما شیعیان معلوم نیست که تو راست بگویی. با این مواجهه و برخورد شیعیان و پیروان امام مهدی(عج)؛ حادثه تاریخ تکرار می‌شود و امام دوازدهمشان همچون ۱۱ امام دیگرشان تنها خواهد ماند و در جنگ آرماگدون در خاورمیانه تحقق می‌یابد شکست خواهد خورد.

    انگیزه مدعیان دروغین از نظر فردی ـ اجتماعی:

    الف ـ بدفهمی از منابع دین

    ب ـ کسب شهرت اجتماعی و شهوت فردی

    ج ـ عجب و خودبرتر بینی افراطی

    د ـ کسب منافع مادى

    ط ـ کمبود شخصیت و روان‌پریشی و روان‌نژندی

    ر ـ احساس تکلیف کاذب برای اصلاح امور مردم

    آخرین کلام، پیرامون آخرین امید

    مهدی موعود(عج)، آخرین امید دینداران و شیفتگان راه حق و حقیقت است. ظهور و بروز و یا میدان دادن به مدعیان دروغین، غیر از این که آسیب‌های فراوانی برای جامعه اسلامی ـ شیعی دارد که بخشی از آن ذکر شد، سبب طعن‌ها و کنایه‌های بد دلان و کج اندیشان در باب مهدویت می‌شود. آنانی که به مهدویت باور ندارند و یا باوری بر طبق آموزه‌های اصیل اسلام ندارند، کسانی که مسائل و علوم روز را، عقده‌های فکری ـ سیاسی ـ اجتماعی… را در باور خود دخالت می‌کنند سبب آن شده که به این امر مقدس، و یا به مؤمنان آن طعن‌ها و کنایه‌ها بزنند.

    از سوی دیگر برای مصون سازی جامعه از انحراف در مهدویت باید بستر سازی مناسبی پیرامون این امر در بخش امور فکری ـ فرهنگی انجام داد. با ارائه محصولات فرهنگی نظیر مجلات و نشریات و یا اجرای کارگاه‌ها، همایش‌ها و گفتمان‌های علمی، روشنگری مطلوبی برای اذهان آحاد جامعه اسلامی ـ شیعی به وجود آورد تا حق را از باطل و سره را از ناسره تشخیص دهند. و این تحقق نخواهد یافت مگر با پیروی از ولی فقیه و مراجع تقلید که ضامن سلامت فکری ـ دینی جامعه اسلامی است.

    به امید آن روزی که منتظران حقیقی و واقعی امام زمان(عج)، به درستی او را بشناند و مقدمات ظهورش را فراهم آورند.

تهران ـ علی اکبر دریاکناری

۱۳۹۱/۳/۲۵

 

[۱] ـ به خبرگزاری­ های رجا نیوز مراجعه شود.

[۲] ـ ظهور پیامبر دروغین در قزوین، ‌به تازگی یک فرقه عجیب در ایران ظهور کرده است. رئیس این گروه فردی به نام «لونگ مین دنگ» از اتباع یکی از کشورهای جنوب شرق آسیاست که اعضای این فرقه وی را پیامبر دانسته و زمانی را برای ظهور وی تعیین کرده‌اند و سایر اعضای رده بالای این فرقه را نیز با عناوینی نزدیک به ائمه اطهار(ع) مقدس می‌دانند. در این فرقه با توجه به سابقه اعضا در قبال دریافت مبلغی بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان مدارکی به آنها اعطا می‌شود. همچنین این گروه تندیس‌هایی که از آن به نام «ساتتریفیوژ» یاد می‌شود را تهیه و با مبالغی هنگفت به اعضا گروه به فروش می‌رساند. این تندیس‌ها به اعتقاد اعضای گروه در زمان ظهور پیامبر تعیین شده به گردش در خواهند آمد! این فرقه هر چند وقت یکبار اردویی را برای اعضا خود برگزار می‌کند که چندی قبل پیروان این فرقه ساختگی در قلعه حسن صباح واقع در منطقه الموت قزوین اردوی خود را برگزار کردند.» بولتن خبری تحلیل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، محرمانه، شماره ۴۵، مرداد ۸۹، ص ۲۳ـ ۲۴.

[۳] ـ به مستند «شعبده شیطان» مراجعه شود که موارد فراوانی از این قبیل در آن به نمایش در آمده است.

[۴] ـ غالیان، نعمت الله صفرى فروشانى، ص ۲۲۷-۲۲۶ (با کمى تغییر)، انتشارات بنیاد پژوهش‏هاى اسلامى، آستان قدس رضوى، چاپ اول، ۱۳۷۸.

درباره مدیر

* در آذر ماه سال 1353 در شهر تهران به دنیا آمدم. داراي مداركي چون؛ فوق ديپلم: نجوم. ليسانس: تاريخ اسلام و نيز ليسانس فلسفه اسلامي فوق لیسانس: مذاهب اسلامی و دكترا: الهيات. * استاد رسمي حوزه علميه و دانشگاه در تهران هستم. * در ده‌ها موضوع به ارائه گفتمان پیرامون مباحث نقد فرق تصوف، شیطان پرستی مدرن، وهابیت و راجنشیسم«اوشو»، اكنكار، سايبابا، مهربابا، قانون جذب... در دانشگاه‌ها و مجامع علمی در سطح كشور می‌پردازم. * تاكنون بيش از 32 جلد تأليف در زمينه علوم مختلف نظیر؛ فلسفه اسلامی، تاریخ اسلامی، نجوم اسلامی، تفسیر، معارف اسلامی، کلام اسلامی، مذاهب اسلامی، مباحث اجتماعی، مباحث خانواده و تعلیم و تربیت، هیدرولوژی، ژئومورفولوژی... به زبانه‌ای فارسي و عربي داشته‌ام. * هم چنين 35 مقاله به رشته تحرير در آورده‌ام، که برخی از آنها به چاپ رسیده است. * به مدت 14 سال مشغول فعالیت‌های هنري در بخش، تهیه کنندگی و کارگردانی می‌باشم، كه مستنداتِ تدوين شده در شبکه‌های مختلف سراسري و استاني پخش گرديده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: