صفحه اصلی / فرق / اجتماعي / تشيع / تصوف / زهد در اسلام

زهد در اسلام

زهد در اسلام

زهد از کلید واژگان اسلامى است. حضرت رسول اکرم(ص) در روایتى زهد را چنین معرفى می فرماید:

    «اَلْزُّهْدُ فِى اَلْدُّنْیَا قَصْرُ الاَمَلِ، وَ شُکْرُ کُلِّ نِعْمَهٍ، وَ اَلْوَرَعُ عَنْ کُلِّ مَا حَرَّمَ اللهُ عَلَیْکَ»([۱])

    (زهد عبارت است از آرزوهاى کوتاه، سپاسگذارى از نعمت هاى خدا و پرهیز از همه محرماتى الهى که بر تو حرام است.)

    و در روایتى از امیر المؤمنین على(ع) آمده است که زاهد در دنیا کسى است که مرتکب حرام نشود و حلال خداوند را استفاده نماید و سپس شکر نعمت کند.

    «اَلْزَّاهِدُ فِى اَلْدُّنْیَا، مَنْ لَمْ یَغْلِبِ اَلْحَرَامُ صَبْرَهُ وَ لَمْ یَشْغَلِ اَلْحَلالُ شُکْرَهُ»([۲])

    (زاهد در دنیا کسى است که مال حرام نیروى مقاومتش را در هم نشکند و حلال او را از یاد خدا وظیفه سپاسگزارى باز ندارد.)

    و در روایت دیگر که شخصى از حضرت از زاهدترین مردم می پرسد می فرماید:

    «قَالَ رَجُلَُ یَا رَسُولَ الله(ص)، مَنْ أزْهَدُ اَلْنَّاسِ؟ قَالَ(ص) مَنْ لَمْ یَنْسَ اَلْمَقَابِرَ وَ اَلْبَلَى، وَ تَرَکَ فَضْلَ زِینَهِ اَلْدُّنْیَا، وَ آثَرَ مَا یَبْقىَْ عَلىَْ مَا یَفْنىَْ وَ مَنْ لَمْ یَعُدَّ غَدَاً مِنْ اَیَّامِهِ، وَ عَدَّ نَفْسَهُ فِى اَلْمَوتىَْ»([۳])

    (شخصى از پیغمبر اکرم(ص) پرسید: زاهدترین مردم کیست؟ حضرت پاسخ دادند: کسى که قبرها و پوسیدن در آن را فراموش نکند و زینت زائد دنیا را رها کند و آخرت را بر دنیا مقدم بدارد، و فردا را از روزهاى زندگى خود به حساب نیاورد و خود را از مردگان به حساب آورد.)

    زهدى که اسلام و پیامبر اکرم(ص) آن را معرفى می کند، این چنین زهدى است؛ که علماء اسلام نظیر شیخ شهید مکى و خواجه نصیر و شیخ الرئیس و دیگران داشته اند. نه آن زهدى که شیخ عطار در کتاب تذکره الاولیاء نقل می کند که حسین بن منصور حلاج دلقى داشت که بیست سال از بدنش بیرون نیاورده بود. روزى به زور از بدنش بیرون آوردند، دیدند که شپش زده است. یکى از آن شپش ها را وزن کردند، نیم دانک وزن داشت.

    عطار نیشابوری در این باره می نویسد:

    «نقل است که در ابتدا که ریاضت می کشیدى دلقى داشت که بیست سال بیرون نکرده بود، روزى به ستم از وى بیرون کردند، گزنده بسیار در وى افتاده بود یکى از آن وزن کردند نیم دانک بود.»([۴])

    و نیز در همان صفحه نقل می کند که حسین بن منصور حلاج، یک سال در مقابل کعبه در آفتاب ایستاد تا روغن از اعضاى او بر سنگ می ریخت!

    عطار نیشابوری در ادامه می نویسد:

    «نقل است که یک بار در بادیه چهار هزار آدمى با او بودند تا کعبه و یک سال در آفتاب گرم برابر کعبه بایستاد برهنه تا روغن از اعضاء او بر آن سنگ می رفت، پوست او باز بشد و او از آن جا نجنبید.»([۵])

    این چه زهدى است؟! زهدى که اسلام آن را معرفى می کند با نظافت و پاکیزگى عجین است. نه آن که دلقى و لباسى را بیست سال از بدن خارج نکنند و نشویند تا گزنده و شپش نیم دانکى در آن پرورش یابد و یا کارى کنند که روغن کشى از بدن انجام پذیرد. این حالت و وضعیت یک صوفى معمولى نیست، که گفته شود تعالیم تصوف را بد فهمیده و انحراف فکری و عملی پیدا کرده است! بلکه منصور حلاج از بزرگان و مشایخ صوفیه است که پیروان فراوانى دارد.

    اگر به غار حرا رفتن پیامبر(ص) قیام و صیام آن حضرت… را دلیل بر صوفى بودن پیامبر(ص) ذکر کرده اند؛ کى و کجا حضرت یک سال، شش ماه، حتى یک ماه و یک هفته و یا یک روز، جلوى آفتاب می ایستاد تا روغن بدنش خارج گردد؟! و یا لباسش را سیزده سال حضورشان در مکه یک بار عوض کرده باشد و ده سال حضورشان در مدینه هم یک بار، یا بیست و سه سال یک بار لباس از بدن بیرون آورده باشد؟!

    خداوند، رسول اکرم(ص) را بهترین و مناسب ترین الگو براى جامعه انسانى و اسلامى معرفى می کند. آن جایى که می فرماید:

«لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِى رَسُولِ اللهِ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»([۶])

(بر شما است در اقتداى به رسول خدا(ص) که بهترین الگو است.)

    خداوند، رسول الله(ص) را الگوى مسلمانان، بلکه بهترین و ممتازترین الگوى مسلمین معرفى می نماید. باید آداب لباس پوشیدن حضرت را در روایات ملاحظه کرد تا قبح عدم تعویض دلق در طى بیست سال و پرورش شپش نیم دانکى آشکار شود. آن جایى که براى نماز و عبادت لباس پاکیزه می پوشیدند و عطر خوش بو استفاده می کردند و سفارش حضرت است که «مَنْ اتَّخَذَ ثَوْبَاً فَلْیَنْظِفْهُ»([۷]) (کسى که پیراهنى دارد پس باید آن همواره پاکیزه نگه دارد.)

ادامه مطلب در کتاب «سراب هدایت» تألیف دکتر دریاکناری

 

[۱]ـ تحف العقول، ص ۵۸، بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۱۶۳٫ همین روایت از حضرت امیر(ع) هم نقل شده است. الکافى، ج ۵، ص ۷۱، وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۳۵، مشکاه الانوار، ص ۱۱۳، تحف العقول، ص ۲۲۰، بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۵۹.

[۲]ـ تحف العقول، ص ۲۰۰، بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۳۷.

[۳]ـ مکارم الاخلاق، ص ۴۶۳، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۵۷، اعلام الدین، ص ۱۹۴، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۴۲، الامالى، طوسى، ص ۵۳۱، بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۸۲.

[۴]ـ تذکره الاولیاء، عطار نیشابورى، ج ۲، ص ۱۱۷.

[۵]ـ همان.

[۶]ـ سوره احزاب، آیه ۲۱.

[۷]ـ اصول کافى، ج ۶، ص ۴۴۱، وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۱۴، مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۱۲ و ج ۳، صص ۲۳۸ و ۲۶۰ و ۲۸۰، مکارم الاخلاق، ص ۱۰۳، الجعفریات، ص ۱۵۷، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۵۸.

درباره مدیر

* در آذر ماه سال 1353 در شهر تهران به دنیا آمدم. داراي مداركي چون؛ فوق ديپلم: نجوم. ليسانس: تاريخ اسلام و نيز ليسانس فلسفه اسلامي فوق لیسانس: مذاهب اسلامی و دكترا: الهيات. * استاد رسمي حوزه علميه و دانشگاه در تهران هستم. * در ده‌ها موضوع به ارائه گفتمان پیرامون مباحث نقد فرق تصوف، شیطان پرستی مدرن، وهابیت و راجنشیسم«اوشو»، اكنكار، سايبابا، مهربابا، قانون جذب... در دانشگاه‌ها و مجامع علمی در سطح كشور می‌پردازم. * تاكنون بيش از 32 جلد تأليف در زمينه علوم مختلف نظیر؛ فلسفه اسلامی، تاریخ اسلامی، نجوم اسلامی، تفسیر، معارف اسلامی، کلام اسلامی، مذاهب اسلامی، مباحث اجتماعی، مباحث خانواده و تعلیم و تربیت، هیدرولوژی، ژئومورفولوژی... به زبانه‌ای فارسي و عربي داشته‌ام. * هم چنين 35 مقاله به رشته تحرير در آورده‌ام، که برخی از آنها به چاپ رسیده است. * به مدت 14 سال مشغول فعالیت‌های هنري در بخش، تهیه کنندگی و کارگردانی می‌باشم، كه مستنداتِ تدوين شده در شبکه‌های مختلف سراسري و استاني پخش گرديده است.

این مطالب را نیز ببینید!

اولین خانقاه در جهان اسلام

اولین خانقاه در جهان اسلام     اولین خانقاه برای صوفیان در جهان اسلام، توسط یک …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: