علل و عوامل گرایش به شیطان پرستی

مطالب مرتبط

تعریف شیطان پرستی

8 ژانویه2018

شیطان پرستی در ادبیات غرب

8 ژانویه2018

عاقبت و سرانجام ابلیس

8 ژانویه2018

مکاتب شیطان پرستی

8 ژانویه2018

قلمرو و گستره حضور و عمل شیطان

8 ژانویه2018

علل و عوامل گرایش به شیطان پرستی

    علل و عوامل فراوانی در گرایش انسان‌ها به شیطان پرستی وجود دارد. برخی از این عوامل تأثیر بیشتری در گرایش انسان به شیطان پرستی دارند یعنی درصد بیشتری از نظر آماری به واسطه آن علت یا عامل، به شیطان پرستی گرایش پیدا می‌کنند و بعضی از این عوامل تأثیر کمتری دارند. اما آن چه که مهم به نظر می‌رسد این است که هر یک از این عواملی که شمرده خواهد شد، تعدادی از انسان‌ها را به سوی شیطان پرستی سوق داده‌اند که برخی از گرایش یافتگان، رسماً شیطان پرست شده‌اند.

    طبق تحقیقات کتابخانه‌ای و میدانی‌ای که در این مورد صورت گرفته است، ۱۶ علت یا عامل، سبب گرایش انسان به سوی شیطان پرستی شده است که از آن تحت عنوان «گرایش به شیطان پرستی» یاد می‌کنیم. اگر بخواهیم ماحصل ۱۶ علت یا عامل را در یک جمله خلاصه کنیم با این چنین گفت؛ «عدم شناخت صحیح انسان نسبت به خود و تعالیم دین الهی» سبب گرایش و سپس عضویت انسان به شیطان پرستی است. در جایی که معرفه النفس «خودشناسی» و خداشناسی… نباشد انحراف و گرایش انسان به ورطه گاه نابودی امری حتمی است.

                    زمینه شیطانی شدن در وجود انسان

    انسان دارای دو بعد روح و جسم است. نمادهایی از روح و جسم در انسان تحت عنوان «فطرت» و «طبیعت» وجود دارد. فطرت نماد روحانی بودن انسان است. انسان برخی از مسائل را با فطرت خود ارزیابی می‌کند. فطرت و طینت معنوی انسان، برخی از مسائل را نمی‌پسندد و بعضی از مسائل را به راحتی می‌پذیرد. از سوی دیگر طبیعت انسان، نمادی از جسمانی بودن و خاکی بودن انسان است. طبیعت انسان نیز، برخی از مسائل را نمی‌پذیرد و بعضی از مسائل را به راحتی قبول می‌کند. تضاد بین روح و جسم انسان، همان تضاد بین فطرت و طبیعت انسان است.

    انسان دارای طبیعت است. طبع انسان آن مسائلی را که جنبه مادی و زمینی دارد را به راحتی می‌پسندد و از آن مسائل خوشش می‌آید. طبیعتِ انسان دنبال این است که با مسائلی روبرو شود که مزاج زمینی‌اش آن را بپسندد. طمع،‌ حرص، انتقام، خیانت،‌ دروغ،‌ کینه، تکبر، حسادت… از آن مسائلی است که طبیعت انسان آن را می‌پسندد. اگر کسی به انسان بدی کرد و ظلم نمود، انسان مطابق طبیعت خود، بدی و ظلم متقابل را می‌پسندد و تلاش می‌کند تا تلافی آن ظلم را چند برابر انجام دهد. در حالی که تمامی این موارد از مصادیق شیطنت وجودی انسان است. یعنی انسان جنبه منفی‌اش، جلوه می‌کند و به نحوی شیطانی می‌شود و مواردی که مورد پسند شیطان است را در وجودش می‌پروراند و با اعضاء و جوارح خود به آن عمل می‌نماید.

    انبیاء‌ الهی، همت شان بر این بود که انسان‌ها توجهی به جنبه حیوانی منفی خود، نداشته باشند. بلکه به جنبه‌های معنوی و الهی رو بیاورند و تنها آن بخش از مادی بودن شان، که در راستای جنبه‌های معنوی و الهی است را، مورد توجه قرار دهند.

                    تصورِ منشأ قدرت بودن شیطان

    برخی از انسان‌ها، طبق آموزه‌هایی که به آنان عرضه شده است و یا باورهای غلطی که پیدا کرده‌اند، بر این عقیده‌اند که شیطان منشأ،‌ منبع و سرچشمه قدرت است. در حقیقت دو قدرت در جهان وجود دارد. یک قدرت خیر که از آن خداست و یک قدرت شر که از آن شیطان است. شیطان را منشأ قدرت می‌دانند. قدرتی که از حیطه و دایره قدرت خداوند خارج است.

    کسی که این چنین نگرشی در زندگی داشته باشد، همان گونه که برای قدرت خیر حریم و احترام قائل است، به همان نسبت برای قدرت شر هم حریم و احترام قائل است. حریم و احترام به قدرت خیر، برای نائل شدن به خیر و نور و برکت است، و حریم و احترام قائل شدن برای قدرت شر هم، برای در امان ماندن از شر و ظلمت و بدبختی است که از قدرت شر ساطع می‌شود.

    یکی از نمادهای شیطان پرستان عدد ۶۶۶ (۶The Tri.) است که نماد وحش است. ۹۹۹ نماد رحمان است که متضاد و معکوس آن ۶۶۶ نماد شیطان است که آیه‌ای از انجیل در مکاشفات یوحنا، باب سیزدهم در این زمینه وجود دارد. [۱]

    این اندیشه و عمل؛ باور و عملکرد مسیحیان و خداپرستان است، که متأسفانه در باور باطل خود برای شیطان، قدرت بالاستقلال قائل هستند. و او را منشأ قدرت می‌دانند و باور کرده‌اند که شیطان هم می‌تواند همچو خداوند منشأ قدرت باشد. لذاست که محتاطانه رفتار می‌کنند که مبادا آسیبی از ناحیه شیطان متوجه آنها و خانواده آنها بشود.

    اما در طرف دیگر، شیطان پرستان که رسماً شیطان پرست هستند و قائل به قادر بودن شیطانند. امورات مهم زندگی خود را در این روز شیطانی انجام می‌دهند، تا به زعم شان به برکت و قدرت شیطان، در زندگی خود موفق شوند، و در کاری که در پیش گرفته‌اند توفیقی از این جهت پیدا کنند.

     شیطان پرستان بر این عقیده‌اند که شیطان هر از چندگاهی در یک منطقه‌ای از زمین از یک زنی خوشش می‌آید. با آن زن عمل جنسی انجام می‌دهد و آن زن، از شیطان باردار می‌شود و ۹ ماه بعد، آن زن بچه شیطان را به دنیا می‌آورد و هنگامی که این بچه بزرگ شد. تمامی شرارت‌ها و فسادهای آن منطقه جغرافیایی که او زندگی می‌کند، بر عهده آن فرزند شیطان است که این زن، فرزند او را به دنیا آورده است.

    فیلم بچه رزماری[۲] که آنتوان شزاندر لوی ۳ ثانیه در نقش شیطان در این فیلم بازی کرد، بیانگر همین نکته است که شیطان با برخی از زنان عمل جنسی انجام می‌دهد و این زن‌ها از شیطان باردار می‌شوند و فرزند او را به دنیا می‌آورند.[۳]

    شیطان پرستان، تاریخ پیمان زناشویی‌شان را در روز شیطانی که سه تا ۶، به صورت طبیعی کنار هم قرار گرفته است می‌بندند، تا از این رهگذر توفیق شیطانی شدنشان نصیبشان شود و این زن یعنی عروس از شیطان باردار شود و فرزند شیطان را متولد سازد.

    تصور و باور غلطی که در شیطان پرستان و گاه خداپرستان وجود دارد و آن این که شیطان، منشأ قدرت است و می‌تواند آسیبی به انسان و داشته‌های او بزند سبب می‌شود که مردم خواسته یا ناخواسته گرایش به شیطان پرستی پیدا کنند و بعدها شیطان پرست شوند. یا لااقل به خاطر ترسی که از آسیب‌های شیطان دارند، حساسیتی نسبت به شیطان پرستان نداشته باشند.

    اگر نسلی برای شیطان، تنها منشأ قدرت شر قائل باشند، سبب زوایه گرفتن شان نسبت به شیطان می‌شوند و این اعتقاد باطل، سبب زاویه گرفتن بیشتر نسل بعدی نسبت به شیطان می‌گردید تا جایی که در نسل‌های بعدی، این اقدام، تبدیل به شیطان پرست شدن آن نسل‌ها می‌شد.

 

ادامه مبحث که مشتمل بر ۱۴ علت و عامل دیگر گرایش به شیطان پرستی است، در کتاب «سایه باوران» تألیف حجه الاسلام دکتر دریاکناری

 

 

[۱] در بخش نمادها، به این نماد پرداخته خواهد شد و آیه انجیل هم که پیرامون همین عدد است آورده می‌شود.

[۲]Rosemary’s Baby.

[۳] در بخش فیلم در«فصل چهارم»، این فیلم مورد بررسی قرار گرفته است.